طلبگي...
طلبگي يعني خورشت سه شنبه دارالشفاء
طلبگي يعني ماهي 40000 تومن شهريه
طلبگي يعني ساعت سه نصف شب بري زير پاي هم حجره اي(داشت مي رفت نماز شب بخونه)
طلبگي يعني سركوفتهاي مدير مدرسه
طلبگي يعني آخر مباحثه تو مسجد اعظم
طلبگي يعني حساب كردن پول سانديس هم حجره اي
طلبگي يعني عابربانك گوشه فيضيه
بسه ديگه....
فردا احضار نامه شوراي مديريت مياد دم حجره...
باز هم اين حرفها كار دستمون داد.