سفارش تبلیغ
صبا ویژن

طلبگی و دنیای عشق

نظر

سنگی که از بالا حرکت می کنه و رها میشه اونقدر میچرخه و حرکت می کنه تا به اصل خودش برسه
و وقتی هم روی زمین قرار گرفت باعث سکون میشه
نفس هم همینطوره
هر چیزی که خلاف فطرت و طبع نفس باشه باعث اضطراب  میشه
وقتی به اصل خودش رسید مطمئن میشه
الا بذکر الله تطمئن القلوب
نفس ما اگه بی تابی داره سرگردونه به خاطر اینکه اضطراب داره
چون در حرکتیه که خلاف طبع
برای همین که یاد خدا بهش ارامش میده
اما  اونقدر دو ر برمونو شلوغ کردیم که دنبال یه ارامش کذایی هستیم
خونه ... ماشین ... دنیا..
اما خدا کنه که دیر نفهمیم

              
خیلی ها بعد از اینکه سنی می گذرونند  همسر بچه  زندگی ..
می بینن هنوزم انگاری یه گم کرده ای دارن ارامش ندارن
هر کسی کاو دور ماند از اصل خویش      باز یابد روزگار وصل خویش
البته انشاالله. ایام مبارک هم فرصتی که خدا  میخواد ما رو متوجه کنه که برگردی به اصل خویش


نظر

وقتی برای یه جلسه به استانداری می ری..
وقتی دعوت میشی تو یه جلسه ای شرکت کنی..
وقتی دعوتت می کنن برای کار مهمی!
همه ی اینا ...برای یه کار مهمه نه خوردن غذاهای رنگارنگ

          
یه دعوتنامه  از طرف خدا برای شرکت در یه مهمونی بزرگ
مثل همه ی  دعوتهای مهم که  زیاد به خوردن توجه نمیشه و بیشتر به اصل مطلب باید متوجه باشی
این مهمونی هم اینطوری
باید  چشم و گوش رو از دنیا ببندی
و دل بدی به صاحب خونه تا ببینی چی برات میخواد؟
یه صبح تا غروب باید از طعام و لذت های دنیایی رو برگردونی تا موقع افطار؟
افطار؟
یعنی روزه باز کردن؟ شاید معنای ظاهریش این باشه
اما  افطار از فطر گرفته شده به معنای باز کردن شدن..
وقتی یه روز تمام تو مهمونی شرکت کردی و  چشم و گوشتو از اون چیزایی که صاحبخونه منع کرده بود بستی
دم اذون  یه کمی فکر کن  ..چی چیزی رو برای تو باز کردن؟
امروز چی هدیه گرفتی از خدا موقع افطارت
افطار یعنی یه حقیقتی برات باز بشه
از درونت ..
فکر کن ..که قراره از این مهمونی چی ببری؟
اگه اهلش باشی باید اخر ماه دست پر برگردی


روایت داریم: «مَنْ أَصْلَحَ فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ أَصْلَحَ اللَّهُ فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ النَّاس‏» (الفقیه/ج4/ص396)

 اگر نمی‌توانی رضایت مردم را جلب کنی، هر کسی یک توقعی دارد و هر کسی یک چیزی می‌گوید، و نمی‌دانی چه کنی که همه راضی باشند، مردم را بگذار کنار.

ببین رضای خدا چیست؟

شما رضای خدا را بگیر، آن وقت خدا آن کسی هم که ناراحت شد، دلش را به سمت شما هُل می‌دهد.

 این هم قولی است که خدا داده است. که اگر تو وقتی گیر می‌کنی بین رضایت این شخص و رضایت آن شخص، این قبیله و آن قبیله و این حزب و آن حزب، شما هر دو حزب و قبیله و شهر را کنار بگذار.

ببین خدا چه می‌خواهد. دستور خدا را انجام بده، آن وقت دستور خدا را که انجام می‌دهی، ممکن است، یکی خوشش بیاید و یکی بدش بیاید. آن کسی هم که بدش آمده خدا قول داده است آن کسی هم که بدش آمد، من کاری می‌کنم که به سمت شما گرایش پیدا کند. این هم یک قولی است که خدا داده است. «مَنْ أَصْلَحَ فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللَّهِ أَصْلَحَ اللَّهُ فِیمَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ النَّاس‏»

                                                                                    حجت السلام قرائتی

مواظب هر جا رفتنمون باشیم نگیم اگه اینجا بریم این ناراحت میشه اون ناراحت میشه هر کاری خواستیم انجام بدیم

اول رضایت الهی البته باید خدا و دین رو شناخت تا متوجه بشی رضایت خداوند در چیست! فتامل!!


طلبگی و .. , • نظر

دور تا دور شهر چراغونیه

پرچم های رنگی ، کاغذ های رنگی ،جنب و جوش .. برای برپایی یک جشن بزرگ!

این همه کارا برای کیه؟یه دو سه روز قبل یه برنامه ای رو دیدم

که به سوالام جواب داد...

                                        

تا حالا یه سری به مفاتیح زدی،معمولا تو ایام های دینی یه سری کارها دعا اذکار ...که اگه دوست داشتی میتونی انجام بدی

البته بحثم این نیستا!!

تو تمام اعیاد و جشن ها یه عمل مشترک داره اونم خوندن دعای ندبه!!

ندبه یعنی کسی رو با اه و ناله صدا کردن،ضجه زدن ... اما چرا تو عید ها و شادی ها ندبه؟

چون کسی که زمین به برکت وجود ش بر پا مونده و هستی برقرار یعنی اقامون حجه بن الحسن، غمگینه و دلخون

میدونی چند سال از غیبت اقا می گذره ...اقایی که به گفته خودش غمی که او در دل داره

بزرگتر و عظیم تر از غم یعقوبه...

حالا ماها به بهانه جشن چه ها می کنیم.البته نمی گم که نکنیم اما

من میگم بیایم دلامونو چراغونی کنیم یه جارو بگیریم و خاک هایی که از غفلت رو دلامونه جارو کنیم

اینه دلامونو صیقل بدیم تا همیشه و همه جا عکس اقا رو نشون بده

    پسر فاطمه عمریست بیابانگرد است     عاشق مست و بیابانی یارم هستم

   آرزویم همه این گشته به عباس قسم     بنگرم کشته و قربانی یارم هستم


سلام خدمت همه ی دوستان گرامی
ایندفعه اپ کردن وبلاگ خیلی طول کشید .شرمنده.
نمی دونم چرا دلم راضی نمی شد هر مطلبی بنویسم. یا راضیم نمی کرد
شایدم به خاطر تععدد وبلاگ باشه.به هر حال شرمنده.

ولادت حضرت علی (ع) تبریک عرض می کنم انشالله از رهروان ان حضرت باشیم.
بریم سر بحثمون

                             
تیترو همونطور که دیدید : راه باز است...
خیلی ها فکر می کنن که ائمه از غیر ما بودن یا جدای از ما بودن یا نمیشه مثل اونا شد!
ولی حقیقت اینه که اینطور نیست ما هم می تونیم مثل اونا باشیم
                 اما  نابرده رنج گنج میسر نمی شود..
ای برادر!!راه سختی نیست اما زحمت داره،
زحمتشم تو گناه نکردنه،یکی از علما دقیقا اسم یادم نیست فرمودند:
من از وقتی که بالغ شدم هیچ مکروهی از من سر نزده
پس مشخصه که میشه کار کرد.
اگه کارامونو در روزمره مراقبت کنیم
طبق احکام عمل کنیم. ..کم کم خدا وقتی ببینه بندش یه قدم برداشته
خدا ده قدم بر می داره اما..اما بعضی وقتا یادمون میره واسه چی اومدیم تو دنیا
من کیم آمدنم بهر چه بود؟         به کجا میروم آخر ننمایی وطنم ..
فکر کردن در اینکه من کیم و از کجا اومدم چرا اومدم و باید چی کار کنم؟
بعضی از ماها هم هم عادت کردیم رساله ای عمل کنیم.
این کار که اشکالی نداره حلاله!!تو اخلاقم وارد بشی بد نیستا!
بابا پشتک زدنم حلاله ها؟ اما شانیت انسان بالاتر از ایناست
البته گام به گام...
رب زدنی علما و توفیق عملا