روزی سلمان وارد مسجد شد پیامبر در مسجد تنها بودند وقتی سلمان را دیدند
از او خواستند برایشان کاری انجام دهد و در قبالش هر چه بخواهد پیامبر به او بدهد
بعد از انجام کار پیامبر فرمودند: چه می خواهی؟
سلمان بعد از فکر کردن ،گفتند باید مشورت کنم و از مسجد خارج شد و به نزد حضرت علی (ع) رفتند
و داستان را برایشان گفتند و از ایشان خواستند که از پیامبر چه بخواهند
حضرت فرمودند به پیامبر بگو زمانی که به معراج رفتید خداوند چند چیز را فرمودند برای همگان نگویید
از پیامبر بخواه یکی از انچیز ها را برایت بگوید!
((مشورت با علی(ع) یکی از زیرکی های سلمان درس خوبی که چه کسی را برای مشورت انتخاب می کنیم؟)
سلمان به مسجد رفتند و گفتند یکی از راز هایی معراج را برایم بگویید؟
پیامبر لبخندی زدند ....
فرمودند:زمانی که به معراج رفتم مرد یهودی را دیدم که در میان اتش بود اما اتش به او نمی رسید تعجب کردم!
گفتند که از خودش بپرس که چرا اینگونه شده!
وقتی از او علت را پرسیدم او گفت:
روزی بر در منزل خویش ایستاده بود ناگهان علی (ع)را دیدم که از کوچه ی ما می گذشت ،نگاهی! محبت امیز به او داشتم
امروز همان نگاه باعث شده اتش به من نرسد!
----------------------------------------------------------
توضیح اینکه کسی به خاطر یهودی بودنش جهنم نمیره بلکه اگه قبل اسلام به دین واقعی
خودش بمیره نه دین تحریف شده چه بسا بهشت هم بره
اما وقتی دین آپدیت میشه اتمام حجت میشه حق از ناحق معلوم میشهو پیامبر می آید!
اون وقت هیچ دینی به غیر اسلام پذیرفته نیست
همونطور که خداوند در قرآن می فرماید!