طلبگی و دنیای عشق
در جاهلیت قرن بیستم نهضت تو بعثتی بود
برای کاشتن بذر ایمان و اعتماد وآزادی و استقلال در ذهن و دل امت اسلام
صدایت فریادی بود علیه بت های جدید و مشرکان مدرن این روزگار
و کلامت «آیه » هایی که در«حرا» ی خود سازی بر دلت تابیده بود
و پانزده خرداد جلوه ای از«فاصدغ بما تومر» که خشم طاغوت ها را بر انگیخت
زندانی شدنت دوران تلخ «شعب ابی طالب» بود
و تبعید تو و یارانت هجرت به حبشه
سالی که مصطفایت را دادی «عام الحزن» تو بود
سالی را که در ان جام زهر را دردمندانه سر کشیدی
و آخرین حرفهایت را در ان پیام شگفت گنجاندی به یاد«حچه الوداع» افتادیم
و...آه از ان وصیت نامه که کاش خوانده نمی شد
و درد از ان رنجنامه که برای چندمین بار
ما را به یاد رنجهای علی در «حکمیت»
و درد های امام مجتبی در صلح با معاویه انداخت
و مظلومیت «عترت» را تجدید کرد
واینک ماییم و درد فراق و هجران تو
ماییم و رنج یتیمی و اندوه بی پدری
اما.. شکر که خدا وارثان «خط امام»
با غروب خورشید به خورشید دیگری روی اورد
و دست بیعت با ولایت نهاده اند
و در پانزده خرداد بار دیگر تجدید بیعت با رهبر حسینی مان
الهم احفظ امامنا خامنه ای
خدا یا تا ظهور دولت یار گل پیغمبر ما را نگه دار
در یکی از نظرات سوال شده بود چه حسی دارید که طلبه هستید؟
جوابش در عین راحتی مشکله . بیانش خیلی سخته
طلبگی یعنی عشق . طلبگی یعنی...عشق
نمی دونم یه فرقی که داره
شاید شما سرباز اقا باشید شایدم نه
ممکنه طلبه باشیو سرباز اقا باشی ممکنه طلبه باشی و سرباز اقا نباشی
بقیه مردم هم همینطور
اما طلبه اسم سربازی اقا روشه
باید از همون اول مواظب این احساس زیبا و این لذتی که از همه چی می بری باشیم
مرحموایت الله قاضی چهله نشینی بودند بعد از چهل روز گریان به نزد
شاگرداشون از جمله امام اومدند وقتی علت رو پرسیدند:
گفتند امام زمان فرمودند هر وقت با ما کاری داشتید ما رو به جیره خوارانمون قسم بدید
پرسیدند چه کسانی هستند
فرمودند: طلبه ها
یا صاحب الزمان .اما مسئولیت بزرگ و سنگینی بر دوش دارند .....
سر کلاس ادبیات بحثمون به عشق و عاشقی کشیده شد
قضیه از این قرار بود:معشوقی مدت زیادی منظر بود تا عاشق از راه برسه اما عاشق نیومدو وقتی معشوق علت رو پرسید عاشق در پاسخ گفت: امدم و وقتی دیدم خواب هستی در نزدم تا بیدار نشوی
این قضیه رو به عالمی گفتند . و ایشان در پاسخ گفتند:عاشق نبود فیلسوف بود
خیلی ذهنم در گیر قضیه بود عاشق به خاطر معشوق ....
عاشق عاشقه اگر عاشق با سر به در می زد و در و میشکوند و وارد می شد.
چقدر عاشقیم نمی دونم؟
اولین مرحله از اداب سیر الی الله را در قرانی بودن متذکر شدیم و اما مرحله دوم«بر گرفته از کتاب صراط سلوک استاد علامه حسن زاده»
دائم الوضو بودن است
آری ای برادر
بدان که وضو نور است و تداوم آن باعث ارتقا به عالم قدس خواهد شد بدان که این دستور با برکت نزد بزرگان علم و عمل تجربه شده است پس ای سالک کوی یار بر تو لازم است که اولا همیشه ان را انجام دهی و ثانیا همت عالی داشته باشی و پس از نماز از خدای تبارک و تعالی انچه را باقی و جاودانه است را بخواهی و از او به جز او را نخواهی و با زبان حال این گونه مترنم باشی
ما از تو نداریم به غیر تو تمنا حلوا به کسی ده که محبت نچشیده است
و اما نصیحتی از امام در نامه خانم فاطمه طبا طبایی
دخترم !در رفع حجب کوش نه در جمع کتب گیرم کتب عرفانی را از بازار به منزل و از محلی به محل دیگر انتقال داد ی و یا انکه نفس خود را انبار الفاظ و اصطلاحات کردی و در مجالس و محافل آنچه در چنته داشتی عرضه کردی و حضار را فریفته معلومات خود کردی و با فریب شیطانی و نفس اماره محموله خود را سنگین تر کردی و خدای نخواسته غرور علم عرفان به سراغت آمد ایا با این محموله های بسیار به حجب افزودی یا از حجب کاستی؟ خداوند عزوجل برای بیداری علما آیه « مثل الذین حملوا توراه»را آورده تا بدانند انباشتن علوم اگر چه علم شرایع و توحید باشد از حجب نمی کاهد بلکه افزایش می دهد
نمی گویم از علم و عرفان بگریز که این انحراف است می گویم کوششو مجتهده کن که انگیزه الهی و برای دوست باشد برای خدا و تربیت بندگان او باشد نه برای ریا و خودنمایی که خدای نخواسته جزو علمایی سو شوی که بوی تعفنشان اهل جهنم را بیازارد
برخی اوقات بعضی از ما اظهار می کنیم ((که من محروم گشتم فلانی محروم گشته)) این گونه سخن گفتن ایا درست است؟نخیر مطلب درستی نیست کسی محروم نیست ما محروم شدیم جمله ای است که محتوا نداردهر کسی به اندازه استعداد و به اندازه کشش و منش خود و قابلیت و جهش بینش خود فیض می برد
در قران امده«لا یمسه الا مطهرون» ان کسی که در ظاهر و باطن طهارت دارد و با اسمای الهی همراهی نموده ظاهر و باطن را صفا داده است از فیض الهی بهره برده استچه تلاشی کرده اید؟ چه قدمی برداشته ای؟که به شما نداده اند محروم شدم معنا ندارد تنبلی است که اسمش را حرمان گذاشته ایم انچه هست از خود شماست
می فرمایند: بیاییم مرد حساب شویم کار عالم با حساب است و با حساب است که انسان به جایی رسیده هر که از مرگ می ترسد در واقع از خودش می ترسد چون تخمی که در مزرعه وجودش کاشته همان رشد می کند صفات بد را در خود پرورش داده حال می ترسد
گندم از گندم بروید جو ز جو چون می داند کار روی حساب است
حضرت علی می فرماید:علی به مرگ مانوس تر است از طفل به پستان مادر
انسان قرآنی باش
روزی درب منز ل استاد مشرف بودم سخن از قران به میان امد که قران عهد الله است در ادامه صحبت خود فرمودند روزی جوانی درب منزل را زدند و گفتند حاج اقا دستور العملی بفرمایید:
گفتم اولا انسان قرانی باش و ثانیا استقامت داشته باش
گفت باز هم بفرمایید
گفتم تو برو همان اول را انجام بده
بر گرفته ار صراط سلوک
خودم هم روزی از استاد سوالی در همین رابطه پرسیدم ایشان فرمودند نماز اول وقت و خواند روزی حداقل 50 ایه از قران
الته در اوایل می توانید ده ایه شروع کنید.
التماس دعا