سفارش تبلیغ
صبا ویژن

طلبگی و دنیای عشق

امام خمینی شخصیتی آنچنان بزرگ بود که در میان بزرگان و رهبران جهان

 و تاریخ به جز انبیا و اولیا معصومین به دشواری می توان کسی را با این ابعاد و این خصوصیات تصور کرد

او به همه فهماند که انسان کامل شدن علی وار زیستن و تا نزدیکی مرزهای عصمت پیش رفتن افسانه نیست.

او آن روح الله بود که با عصا و ید بیضای موسی و بیان فرمان مصطفوی به نجات مظلومان کمر بست.نخست فرعون های

 زمان را لرزاند و دل مستضعفان را به نور امید روشن ساخت.او به انسان ها کرامت و به مومنان عزت و به مسلمانان قوت

 و شوکت و به دنیای مادی و بی روح،معنویت و به جهان اسلام حرکت و به مبارزان و مجاهدان فی سبیل الله شهامت و

 شهادت داد.او بتها را شکست و باورهای شرک آلود را زدود.

                                                                                                    ((مقام معظم رهبری))


طلبگی و .. , • نظر

                           حسین جان چه شوقی داشتی برای وصال
شوق دیدار معشوقت،و همین عشقت بود که دشمنت لعنت الله علیه در آستانه قتلگاه گفته «شغلتنی وجهه عن التفکرفی قتله»
و همین عشق بود...که از لحظه ولادت تا قیام مهدیت از داغ تو ناله سردادندو می دهند
همین عشق بود که حتی بعد علی اکبرت ان شبه پیغمبرت بازهم رو به اسمان لبخند زدی ((الهی رضا برضاک))
وهمین عشق بود که زینب...باور نکردنی است زینب بعد تو ! رو به اسمان می کند در کنار پیکر تو با سربلندی فریاد می زند:
((اللهم تقبل هذا القربان))
الله اکبر از این عشق
حسین چه کردی و می کنی با عاشقانت؟
که هنوز هم به عشقِِ ِ عشق تو و با نام تو عشق بازی می شود
و همین عشق بود که علی اکبر ها افرید
همین عشق بود که سرها از بدن جدا کرد
عباس ها با لب عطشان شهید شدند
و هزاران حر به لشگر حسینی پیوستند
مادران لباس رزم بر فرزندان پوشیدند و با دست خویش
انها را به میدان جنگ فرستادند
و سر انجام هم نهضت تو دوباره به پیروزی رسید
حسین جان به قربان نامت، تو را قسم به لحظه لقائت ما را هم از قربانیان مهدی فاطمه قرار ده.

 


اکنون هنگامه  وداع رسیده است، اینگونه قدم برداشتن حسین  و اینسان پیش تو آمدن  خبر از فراقی عظیم می دهد

انچه باید تو با ان وداع کنی حسین نیست، وداع با حسین وداع با رسول الله است...با علی مرتضی است ..

وداع با صدیقه کبری است...وداع با حسن مجتبی است.

حسین می ایستد،  اما تو فرو می شکنی   ،حسین می نشیند اما تو فرو می ریزی

می دانی در پی این رفتن بازگشتی نیست و ناگهان به یاد وصیت مادر می افتی!

بوسه ای از گلوی حسین انگاه  که عزم رفتن  بی بازگشت را می کند

بر خیز،حسین را صدا بزن

با این شتاب که او پیش می راند دیگر صدای تو به گرد گامهایش نمی رسد

اما محال است خواهش خواهرانه تو عنان رفتنش را به سستی بکشاند

چگونه تن می دهد به دوباه نشستن می دهد؟ چگونه؟

اسم رمز!!!نام مادرتان زهرا(س)! تنها کلامی که می تواند او را بایستاند و بوسه گاه تو را دست یافتنی تر

-مهلا،مهلا یابن الزهرا. قدری درنگ..مهلتی ای فرزند زهرا

ایستاد، چه سر غریبی نهفته در این نام زهرا

احترام حضور توست یا حرمت زهرا که حسین را از اسب پیاده کرده  و بوسه گاه تو را دست یافتنی تر

حسین می رود.....

وای وای مشت بر پیشانی مکوب زینب اگر چه این سنگ که از مقابل میاید مقصدش پیشانی حسین است

فقط کاش حسین پیراهنش را به ستردن خون پیشانی بالا نیاورد و سینه اش طمع تیر دشمنان گردد

رویت مخراش زینب! مویت را پریشان مکن زینب

 مبادا لب به نفرین بگشاییو زمین و زمان را کن فیکون کنی

    

 


آخرین جمعه سال قمری گذشت...یکسال دیگر گذشت منتقم خون حسین  (ع)نیامد
این المنتقم بدم المقتول بکربلا؟
در تشرفی از امام زمان عج سوال کردند اقا از مردم ایران راضی هستید؟
فرمودند به خاطر عاشورا که با همه ی وجود به میدان می ایند راضیم
مردم ایران با عاشورا عشق بازی می کنند درسشان را از عاشورا می گیرند،هر چه دارند از عاشورا دارند
حال دشمنان می ایندو قلم های زهر اگینشان را به سوی عاشورا می برند و می خواهند چیزی را که سبب خشنودی امام زمان  عج استاز ما بگیرندو
عقاید جوانان ما را سست کنند  اما هدفشان را مگر در خواب ببینند
تاریخ نشان داد هر که با کربلا در افتدآخر خطش است
هر کس با کربلا مبارزه کند به مرحله جنون و دیوانگی می رسد!
باید بگذارد و برود! امثال رضا خان و رضاخان ها
باید به هوش بود، مبادا با هر حرفی اشک بریزیم بیاندیشیم که چرا اشک می ریزیم؟
چرا امام حسین (ع)قیام کرد؟
 و ما  برای قیام فرزندش جهان را ایران را خودمان را !! آماده کرده ایم؟

                یا رب الحسین، بالحق الحسین  ، اشف الصدر الحسن ،بالظهور الحجه

                                      


طلبگی و .. , • نظر

گشته زمین پر تلاطم   ماه محرم رسیده

برسینه هامون دوباره اندوه و ماتم رسیده

سوی بیابان نظر کن یک کاروانی تو راهه

یک کاروان عظیمی که بیرق اون سیاهه

از ره میاد صوت زنگش کم کم کم کم به گوشم

میگه به من یک خبر چین باید که مشکی بپوشم

جارو کنید هیئت ها رو حاجی میا د از مدینه

از بهر پیشواز حاجی دشمن حق در کمینه

اونها که در کاروانند قربونی لازم ندارن

همراه خود از مدینه عباس و اکبر میارن

آماده شید نوحه خونها شور حسینی بگیزید

گر صبر زینب ندارید از داغ مولا بمیرید


طلبگی و .. , • نظر

((و اگر شیعیان ما -که خدا بر طاعتش توفیقشان دهد در وفای به عهد و پیمانی که بر عهد آنان است همدل می شدند  برکت دیدار ما از انها وا پس نمی افتاد و سعادت مشاهد ه ما همراه با معرفت حقیقی و راستین برایشان پیش می افتاد))

                                                                         «بخشی از توقیع امام عصر عج به شیخ مفید ره»

                       

 

از همان لحظات اولیه سال دهم هجری بسیاری از مردم منافقانه با امیر المونین دست بیعت دادند.

هم اکنون که ما در زمان مولویت آخرین وصی پیامبر قرار گرفته ایم باید منصفانه درباره وضعیت خویش به داوری بنشینیم

 که چقدر در انجام این وظیفه ی قلبی و جوارحی خود موفق بوده ایم؟

به راستی در میان مردم و شیعیان چند درصد مردم دست کم به یاد ولی خویشند؟

حداقل در روز غدیر که متعلق به وجود ولی عصر ارواحنا فداه می باشدچقدر از صاحب غدیر و حقوق ایشان یاد می شود؟

چه بسا که ما هنوز وظیفه خود را نشناخته ایم؟!!چگونه ممکن است که روز غدیر برای مومنان و ولی نعمت انها عید باشد ؟ چرا که این روز بیش ار انکه ولایت و سر پرستی امیر المونین و ائمه از نسل ایشان را اعلام نماید یاد آور حقوق از دست رفته ایشان از ابتدای روز غدیر در حجه الوداع تا امروز می باشد و این مسئله ای است که دل های همه دوستداران اهل بیت را در اعیاد بزرگ مانند غدیر و قربان  و فطر و جمعه محزون می کند وانها را در مجالس دعای ندبه جمع می سازد این مطلب طبق فرمایش امام صادق (ع) باعث اندوه موالی ما می گردد: {هیچ روز عید فطر و قربانی نیست مگر اینکه برای اهل بیت پیامبر غم و اندوهی را تا زه می کند}

                                               

بدین ترتیب محبت امام زمان نیز به تبع مولایش در این اعیاد محزون می گردد و در واقه با وجود اینکه این روز ها عید هستند غمی بزرگ بر شادی این اعیاد سایه می اندازد

شیعیان واقعی اهل بیت که حلقه بندگی آنها را  به گردن انداخته اند همواره در انتظار روزی به سر می برند که با رفع گرفتاری و شادی امامشان خشنود گردند. این همان روزی است که پیامبر اکرم در خطبه غدیر وعده ان را داده و فرموده اند که حضرت مهدی حقیقت دین الهی را اشکار می سازد و از ظالمان انتقام گرفته به یاری دین خدا بر می خیزد و خون به ناحق ریخته اولیای اهلی را طلب می کند: بدانید که اخرین امامان از ما مهد ی قائم است اوست غالب بر ادیان  اوست انتقام گیرنده از ظالمان و بدانید که اوست انتقام گیرنده هر خونی از اولیای خدا اوست یاری دهنده دین خدا

 

خدا را قسم می دهیم به غدیری که نزد او بسیار عظمت دارد و به صاحب غدیری که هنوز در پس پرده غیبت به سر می برد

که به همه ما توفیق عطا فرماید تا بتوانیم عهد و پیمانی را که پیامبر از ما اخذ فرموده به بهترین وجه ادا کنیم و

همواره مطابق رضای مولایمان زندگی نماییم و بالاخره جان های خود را در راه او فدا کنیم

اللهم اجعل محیای محیا محمد و ال محمد

و مماتی ممات محمد و ال محمد

یا رب المونین به حق المومنین اشف الصدور المومنین به ظهور الحجه

امین با رب العالمین

 


بسم الله الرحمن الرحیم
آیت الله قاضی شاگردانش را بدون التزام به حدیث عنوان بصری نمی پذیرفت و توصیه می کرد که حدیث  «
عنوان بصری را بنویسد و بدان عمل کنید و همراه خود داشته باشید و هفته ای یکی دو بار انرا عمل کنید»

گفتم ای ابا عبد الله مرا سفارشی کن!
فرمود: تو را به نه چیز سفارش می کنم، چرا که سفارش من برای اراده کنندگان به سوی خداست و از خداوند می خواهم تو را در عمل به اینها توفیق بدهد
سه مورد آن در مورد ریاضت  (تربیت) نفس است ؛ و سه تای ان درباره حلم (بردباری)؛ و سه مورد دیگر درباره ی دانش است.
پس این ها را حفظ کن مبادا در عمل به آنها سستی نمایی!
انگاه حضرت فرمود: اما چیز هایی که درباره ی تربیت نفس است:
1-مبادا چیزیبخوری که بدان  اشتها نداری،چرا که حماقت و نادانی را به بار می آورد.
2) تا گرسنه نشدی چیزی نخور
3-هر وقت خواستی چیزی بخوری با نام خدا شروع کن و ازحلال بخور و به یاد داشته باش که پیامبر فرموده : هیچ گاه آدمی ظرفی بدتر از شکمش پر نکرده!
پس اگر به خوردن ناچار شدی یک سوم شکم را برای طعام یک سوم برای اب و یک سوم دیگر را برای نفس قرار ده.

ان سه  چیزی که درباره حلم : 
1)اگر کسی به تو بگوید یک کلمه بگویی ده برابر می شنوی بگو اگر ده کلمه بگویی یک کلمه هم نمی شنوی
2)اگر کسی تو را دشنام داد بگو اگر در گفته ات صادقی خداوند ممرا بیامرزد و گرنه  تو را بیامرزد
3)اگر کسی تو را تهدید به چیز ناخوشایندی کرد تو او را به نصیحت و مراعات حالش مژده بده.
و اما ان سه چیزی که در باره دانش است: 
1)انچه نمی دانی از علما بپرس بپرهیز از اینکه سوالت موجب اذیت شود و یا برای امتحان باشد
2)بر اساس خود رایی عملی انجام مده و در کارهایی که زمینه احتیاط دارد احتیاط کن
3)از فتوا دادن بپرهیز همانطور که از شیر درنده می گریزی و گردن خود را پلی برای عبور مردم قرار مده